
من مهرادم؛ یک نوازنده و آهنگساز که موسیقی برام فقط یک حرفه نیست—بلکه یک زبانه. از کودکی جذب دنیای صداها بودم و پیانو شد راهنمای من توی این مسیر. در طول راه، با سازهای دیگهای مثل تار، تنبک، سهتار و ویولن هم ارتباط عمیقی پیدا کردم. هر کدوم از این سازها، دنیای خاص خودشونو دارن؛ پر از داستانها و احساسات متفاوت.
من موسیقی میسازم و از هر لحظه برای بیان احساساتم استفاده میکنم. کاری که انجام میدم، بازتابی از خودِ منه و هر نت، حامل احساسی متفاوته. هم قطعاتی رو خودم میسازم و هم قطعاتی رو که الهامبخش من بودن، به سبک خودم بازنوازی میکنم. هدفم اینه که با شما ارتباط برقرار کنم؛ با صداهایی که توی ذهن و قلبم زندگی میکنن، و امیدوارم اونها در دل شما هم طنین بندازن.
موسیقی برای من همیشه چیزی فراتر از صدا بوده — یه زبان، یه پناهگاه، و راهی برای درک دنیای اطرافم. از همون اول با میل قلبی رفتم سمتش، نه اجبار. پیانو شد اولین همسفرم، و بعدش کمکم جذب سازهای سنتی مثل تار، تنبور و سهتار شدم. هر نتی که میزنم، برام مثل یه تکه از داستان زندگیمه.
اما این مسیر بدون خانوادهام اینقدر هموار نبود. پدر و مادرم همیشه منو تشویق کردن که دنبال علاقههام برم، حتی اگه مسیرم متفاوت بود. حمایتشون همیشه آروم ولی مداوم بود، مثل یه ریتم در پسِ ملودیهام. بهم آزادی دادن که تجربه کنم، اشتباه کنم و دوباره بلند شم.
و خالهام، زهرا ناصرزارع، یکی از تاثیرگذارترین افراد زندگیمه. انرژی، خلاقیت و ایمانش به تواناییهام باعث شد جدیتر تلاش کنم، جسورتر رویا ببینم و بیشتر به خودم اعتماد داشته باشم. فقط تشویقم نکرد، بلکه راه رو باز کرد، سوالهای مهم پرسید، و نذاشت احساس تنهایی کنم.
من هنوز اول مسیرم هستم، ولی با عشقی که از خانوادهام گرفتم — مخصوصاً از زهرا — با انگیزه و خوشحالی دارم این مسیر رو طی میکنم. مشتاقم که بیشتر یاد بگیرم، رشد کنم و لحظهبهلحظهی این سفر رو با بقیه شریک بشم.